|

ناترازی انرژي

دی  ۱۴۰۳ / ۸ بدون نظر

ناترازی انرژی یکی از موضوعاتی است که این روزها مسؤولان کشور را بر آن داشته تا برای جلوگیری از آن گام‌هایی بردارند. گام‌هایی که شاید کمی برای آنها دیر شده باشد چرا که حتی رهبری معظم انقلاب هم از این موضوع ابراز نگرانی کرده اند. انرژی در بر گیرنده برق، گاز و بنزین است و تنها به یکی از آنها محدود نمی‌شود. به طوری که در زمستان چالش تأمین گاز و واردات را پیش رو داریم و در تابستان برای برطرف کردن نیاز برق کشور ، محدودیت‌هایی برای صنایع در نظر گرفته می‌شود. ایران دومین دارنده گاز جهان است و همزمان دچار کمبود گاز است. کمبود گاز علاوه بر نگرانی از قطع شدن گاز خانگی و تعطیلی برخی از صنایع، کاهش تولید برق و درنتیجه قطعی برق را به همراه دارد.

درابتدا لازم است بدانیم کل گاز طبیعی مصرفی کشور براساس ترازنامه انرژي سال ۱۴۰۰ ، به دو بخش تقسیم میشود ۱- مصرف نهایی ۲- بخش انرژي . ۳۹ درصد کل گاز طبیعی مصرفی کشور در بخش انرژي مصرف میشود. این بخش شامل سوخت پالایشگاه نفت، تلمبه خانه ها ،خوراک واحد هیدروژن سازی، سوخت پالایشگاههای گاز و ایستگاههای تقویت فشار ،نیروگاهها ،واحد های کوره بلند وسوخت توربین ها و دیزل ژنراتور های خط لوله می گردد .

مصرف نهایی گاز طبیعی که ۶۱ درصد مصرف کل گاز طبیعی کشور را تشکیل میدهد، شامل بخشهای خانگی، تجاری و عمومی،حمل و نقل ،کشاورزی ،صنعت ،سوخت پتروشیمی (غیر از خوراک) است . توزیع مصرف نهایی گاز در این بخشها در نمودار زیر مشخص شده است .

لازم به توضیح است در صد های نمودار بالا از ۶۱ درصد مصرف نهایی باید لحاظ شود . یعنی براساس ترازنامه انرژي سال ۱۴۰۰ کل مصرف گاز طبیعی کشور برابر ۲۴۱۴۹۲/۱میلیون مترمکعب بوده است ، که ۱۴۷۵۷۱/۴ میلیون متر مکعب مصارف نهایی گاز طبیعی میباشد و ۹۳۹۲۰/۷ میلیون مترمکعب مصرف بخش انرژي است .

به هر حال اهمیت گاز به میزانی است که کشوری مانند روسیه از آن به عنوان اهرم فشار علیه سایر کشورها استفاده می‌کند. گاز در نیروگاه‌ها، تولید صنایع مختلف و پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها استفاده می‌شود. در این بین پتروشیمی‌ها با خوراک گازطبیعی ارزش افزوده قابل توجهی را ایجاد می‌کنند. این اهمیت زمانی بیشتر میشود که بدانیم صادرات پتروشیمی‌ها در ایران بعد از فروش نفت خام بیشترین ارزآوری را برای کشور دارد. نمودار زیر درصد خوراک پتروشیمی ها نسبت به کل مصرف نهایی گاز در سال ۱۴۰۰ را نشان میدهد .

بسیاری از کارشناسان علت مصرف بالای انرژي را واقعی نبودن قیمت‌ها عنوان می‌کنند و معتقدند در صورتی که قیمت انرژی واقعی شود این میزان از انرژی مصرف نمی‌شود . البته به زعم نگارنده  قیمت انرژي علت کافی نیست و باید وضع موجود را ملغمه ای از  کل سیاست ها در بخش انرژي دانست که در ادامه به این پاره ای از سیاست گذاری ها می پردازیم  .

۱.مصرف گاز برای تولید برق

کارشناسان بخشی از ناترازي انرژي را وابستگی نیروگاهها به گاز میدانند .در کشورما حدود ۸۵ درصد سوخت نیروگاهها را گاز تشکیل می‌دهد. در نتیجه کلاف پیچیده‌ای ایجاد می‌شود که برای چرخیدن چرخ صنعت، گرمایش منازل، تولید محصولات پتروشیمی و پالایشگاهی و در نهایت تولید برق، باید گاز تولید شود. تصور ما بر این است که امریکا به لحاظ نداشتن گاز طبیعی به سمت انرژي های دیگر روی آورده است اما جالب است بدانیم آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کنننده گازطبیعی جهان  با تولید ۲۳/۵ درصد ازتولید گاز جهان، چنین وابستگی‌ای به گاز ندارد. بررسی ها نشان می‌دهد که آن‌ها سبد سوختی مختلفی برای خود ایجاد کردند تا اگر یکی از آنها دچار مشکل شد، آسیب جدی ای نبینند.
روسیه به عنوان بزرگترین دارنده گاز جهان و دومین تولید کننده گاز دنیا  با حدود ۱۹/۳ درصد از گاز تولیدی جهان ، ۴۵ درصد  برق خود را با گاز تولید مینماید.

براساس ترازنامه انرژي سال ۱۴۰۰ سالانه ۷۳۲۷۷/۹ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در نیروگاههای دولتی و خصوصی مصرف می‌کنیم.

۱.۱. راندمان نیروگاه‌ها

راندمان نیروگاه حرارتی از نسبت انرژی الکتریکی تولید شده به انرژی حرارتی مصرف شده ، محاسبه میشود. به عبارت دیگر، راندمان نشان‌دهنده این است که چه مقدار از انرژی حرارتی ناشی از سوختن گاز ( یا هر سوخت دیگر ) به انرژی الکتریکی تبدیل شده است و چه مقدار از آن به صورت حرارت هدر می‌رود. براساس ترازنامه انرژي سال ۱۴۰۰ میانگین راندمان نیروگاه‌های حرارتی در ایران ۳۹ است. این یعنی ۶۱ درصد حرارت تولید شده هدر می‌رود.

۲.مصرف گاز صنایع

بعد از مصرف بخش خانگی که در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۰۷۸۷/۶ میلیون متر مکعب بوده ، مصرف بخش صنعت و معدن حدود ۵/ ۳۹۱۰۶ میلیون مترمکعب از مصارف نهایی را دارا بوده  است . اما اگر صنایع کشور بویژه پرمصرف‌ها را بررسی کنیم مشخص می‌شود آن‌ها به دلیل فرسودگی مصرف بالایی دارند. برای مثال ذوب آهن اصفهان در سال ۱۳۵۰ به بهره‌برداری رسیده و امروز بخش زیادی از این شرکت فرسوده است. در نتیجه مصرف گاز و برق بیش از حد متعارف است. بسیاری از صنایع جدید نیز به دلیل عدم رعایت بسیاری از استاندارد‌ها مصرف گاز بالا و هدر رفت انرژی را همراه دارند.

۳ . بخش خانگی

همانطور که گفته شد ۴۴ درصد مصرف نهایی گاز کشور در بخش خانگی مصرف می‌شود  بهای پایین آن نیز باعث شده بیشتر مردم مصرف بی‌رویه داشته باشند. از سوی دیگر عدم رعایت استاندار‌ها در ساختمان سازی موجب هدر رفت بالای انرژی می‌شود.با این وجود مقصر اصلی ناترازی انرژي بخش خانگی نیست . ۶۶ درصد مصرف نهایی گازطبیعی مربوط به بخش های غیر خانگیست .

 در حیطه کاری ما به عنوان طراح و ناظر و مجری و مشاور سیستم های تهویه مطبوع و تاسیسات ساختمانی ، عمده فشار بر روی مصرف کننده است که مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان را به صورت کامل رعایت نماید . اما برخی موارد مغفول مانده است که سعی میکنیم به آن بپردازیم که تا اینها اصلاح نشود همه سیاستها لاجرم به شکست منتهی میگردد . باید مقداری بی پرده صحبت کنیم .

الف:در بحث محاسبات بارهای سرمایشی و گرمایشی ساختمان و طراحی سیستم های تولید کننده انرژي، با توجه به ساز و کار موجود کشور باعدم محاسبه دقیق یا دست بالا گرفتن ظرفیت وتکیه بر سیستم های سنتی و عدم ورود نوآوری به این بخش و  بدون ذره ای تفکر درباره چگونگی مصرف انرژي مواجه هستیم …. در صورتیکه همه محاسبات و طرح ها باید بر پایه استفاده به اندازه از انرژي باشد و پیوست های زیست محیطی و مصرف انرژی داشته باشد.

ب: فشار بر استفاده از برند های ایرانی براساس قانون ( قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی) ! بر این اساس ، مشخصا پمپ ها در ایران فاجعه ای تمام نشدنی هستند ! در حالیکه با یک هد و دبی مشخص ، گذشته از برند های برتر این تجهیز ، حتی پمپ های چینی با مصارف برق بسیار کمتر از پمپ های ایرانی در جبران ناترازی نقش به سزایی میتوانند ایفا کننددر جبران ناترازی نقش به سزایی میتوانند ایفا کنند . این موضوع زمانی بغرنج میشود که بدانیم براساس گزارش کمسیون اروپا ۲۲ درصد کل انرژی مصرفی موتور های الکتریکی  و حدود ۹ درصد کل انرژي برق جهان را پمپ ها مصرف میکنند ![۱] البته این عدد در ایران به دلیل بی کیفیت بودن پمپ ها و قدیمی بودن طراحی موتور های الکتریکی و…. با توجه به اسناد و مدارک موجود ، حداقل دو برابر میانگین برآورد های جهانیست.

ج: سیستم های سرمایشی خصوصا دستگاههای برودتی نیز کیفیت مناسبی ندارند ، اکثر شرکت های فعال در این بخش دستگاههایی تجربی، بدون محاسبات فنی ارايه میکنند و سیستم استاندارد خاصی هم بر آنها ناظر نیست.لازم است بدانیم ۵۰ درصد مصرف انرژي ساختمان ها وحدود ۲۰ درصد کل انرژي الکتریکی جهان در قسمت سرمایش مصرف میشود . [۲]

جمع بندی و نتیجه گیری

۱-درمورد نیروگاههای کشور ، در سالها و دهه های گذشته شاهد آن هستیم که سیاست گذاری ها در بخش نیروگاهی عمدتا به سمت ترکیبی کردن نیروگاههای گازی بوده است . در صورتیکه این ترکیب جذابیت سابق را ندارد چرا که نهایتا راندمان به حدود ۵۰ درصد میرسد که با صرف هزینه های هنگفت مالی برای ساخت بویلر های بازیافت حرارت از دود چرخه گازی و پمپ ها و کندانسور و …. وبا صرف زمان زیادی(حدود ۴-۵سال) به بهره برداری خواهد رسید . البته باید هزینه های تعمیرات و نگهداری و ناهمگون بودن سیال واسط را در نظر گرفت که خودرا در زمان بهره برداری نشان خواهد داد . اصولا این سیاست نیاز به بازنگری دارد چرا که در حال حاضر راندمان چرخه های گازی به تنهایی به بالای ۶۰ درصد رسیده است [۳] . که زمان ساخت کمتری دارد ( حدود ۱تا۲ سال) و همچنین هزینه های تعمیرات و نگهداری آن به مراتب پایینتر از چرخه های ترکیبی است. در این بخش عملا عدم استفاده از دانش فنی و استناد به تجویز غلط و البته سود بخشی که منافع ملی را در نظر نمیگیرند کاملا مشخص است.

اما یک نکته ریز و سوال بی پاسخ اینکه ، در نیروگاههای حرارتی که بخش قابل توجهی ،حدودا ۶۱ درصد ، از حرارت هدر میرود، تمام سیستمهای خنک کننده فضا های اداری و واحد های کنترل و رستوران و …، مشخصا چیلر ها و روفتاپهای تراکمی هستند ! و سوال اینجاست چرا نباید از چیلرهای جذبی که بر پایه استفاده از انرژی گرمایی پرت توسعه پیدا کرده اند ، در این مکانها استفاده شود ؟؟؟؟  عدم توجه به این نکات درظاهر کوچک میتواند عدد های بزرگی را بوجود آورد. یادمان باشد دربهینه سازی مصرف انرژي باید قطره قطره و ذره ذره پیش برویم .

البته سرمایه گذاری بر روی تولید برق از انرژی های تجدیدپذیر جای خود را دارد که باید در سبد تولید برق کشور درصد هایی به مراتب بالاتری را شامل شود .

۲-درمورد صنایع ، در کشور سیاستی برای نوسازی صنایع وجود ندارد و اصولا به همان چیزی که داریم اکتفا میکنیم و برنامه برای نوسازی صنایع در حال کار نداریم و هزینه ای صرف نمیکنیم. این بیماری در شرکت های دولتی بیشتر دیده میشود . باید از صنایع و به طور اخص از صنایع دولتی خواسته شود تا برنامه ای برای نوسازی فرآیندها و سیستم ها و تجهیزات و شیوه های کاری خود به صورت سالانه ارائه دهند و در ازای محقق شدن آن جوایزی برایشان درنظر گرفته شود تا انگیزه لازم برای قدم برداشتن در این مسیر فراهم شود .

۳-در مورد ساختمان سازی و صنایع مرتبط، الزام به رعایت مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان به تنهایی مشکلی را حل نخواهد کرد ، باید برای صنایع مرتبط با آن فکری شود . سیاست های این بخش علیرغم ایده خوب حمایت از تولیدات داخل ، بی برنامگی فاحشی را نشان میدهد و آن اینکه از تولید کنندگان داخلی خواسته نشده است که برای ارتقای کیفیت محصولات خود برنامه مدون و زمانبندی شده ای ارايه نمایند  تا درصورت عدم پایبندی به ارتقای کیفیت محصولات حمایت ها از محصولات داخلی برداشته شود .حمایت از برندهای ایرانی مبنی بر بستن گمرکات و الزام به استفاده از برندهای داخلی ، به طرق مختلف به اقتصاد انرژي ایران ضربه وارد کرده است . همانطورکه میدانیم به خاطر الزام به استفاده از اجناس ایرانی علی الخصوص ساختمانهای دولتی نوعی انحصار و حاشیه امنیت برای برخی تولید کنندگان اجناس بی کیفیت ایجاد شده است و در بسیاری از موارد برنامه ای برای ارتقای کیفیت تولیدات خود ندارند و همانطور که گفته شد باید از شرکت های سازنده تجهیزات مصرفی در ساختمانها مانند پمپ سازی ها و تولیدکنندگان دستگاههای برودتی برنامه زمانبندی شده مدونی طلب کرد که در بازه زمانی مشخصی نسبت به افزایش راندمان تولیدات خودت اقدام نمایند .

درپایان همه چیز گویای آن است که مغز حاکم بر رفع ناترازی انرژي به صورت فشل و تک بعدی به قضیه انرژي نگاه میکند . ناگفته نماند که در مقابل تمام مسائلی که گفته شد افزایش تولید گاز در کشور به اندازه کافی نبوده است. بخشی از این مسئله به مدیریت داخلی کشور و بخش دیگر ناشی از تحریم‌های بین‌المللی است. درحالی که قطر (رتبۀ سوم ذخایر گاز جهان) میلیارد‌ها دلار سرمایه خارجی برای استخراج گاز از میدان پارس جنوبی جذب می‌کند ،کشور ما هم در بحث سرمایه و هم در فناوری بیشتر باید به خود اتکا کند. بار‌ها قرارداد‌ها خارجی ایران (نفتی- گازی) ازجمله با چین به دلیل فشار‌های آمریکا به سرانجام نرسیده است. اوایل امسال روسیه تحت تحریم، غرب قرارداری با ایران امضا کرد که در ازای سواپ گازی روسیه از ایران در حوزه نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند. وضعیت گاز و درکل ناترازی انرژی در ایران هر روز پیچیده‌تر می‌شود. بویژه آنکه منطقه در شرایط ناامنی قرار دارد و درگیری نظامی دور از انتظار نیست. افزایش قیمت‌ها، افزایش تولید و … صرفا یک مسکن برای این مسئله است. حل این وضعیت همکاری کل سیستم سیاستگذاری و اجرایی کشور را می‌طلبد.



پاسخ دادن

error: Content is protected !!